نامه پنجاه: اینقدر بدم میاد....
بعنوان یک پسر خوشم نمیاد از :
۱- فکر کردن به اینکه حس ششم دارند، می تونند فکر دیگران رو حدس بزنند و در نهایت منطقوشون به همه منطقهای دنیا سره !
۲- اخم کردن بعد از یک سلام و احوال پرسی ساده و بی چشم داشت!
۳- منطقی بودن بیش از اندازه که دلبری ها و احساسات زنانه رو تحت شعاع قرار بده.
۴- ترجیح دادن برنامه آشپزی به پخش مستقیم فوتبال تیم ملی!
۵- استفاده و سوء استفاده از جمله "من زنم" در مواقعی که در موضع ضعف هستند.
۶- استفاده از جمله " تو مردی" در مواقعی که احتیاج مبرمی به خر کردن دارند.
۷- احساس اینکه برخورد مودبانه، آقا منشانه و کمک احوالشان بودن ، وظیفه ماست!
۸- قهر کردن سر مسائل احمقانه و حتی جدی، به مدت طولانی، و بی جنبه بازی حتی در مقابل ناز کشیدن.
۹- لجاجت برای اینکه بگویند ما زیر بار حرف تو "مرد" نمی رویم در صورتی که به درست بودن حرف ایمان دارند.
۱۰- صحبت کردن بیش از اندازه زیاد که باعث ایجاد سوء تفاهم و... شود.
با شرکت : بانویی که به خاطر سه ساعت و نیم جلوتر از گرینویچ به فکر ثانیه هایش است/ مردی که اگر چه قلمش منتسب به فرانسه است، اما "ر" ایران را خوب با قلمش می نویسد / مردی که تحت عنوان کاسنی از بوستان می نویسد و طعم کاسنی را تلخ می داند/ خواهرانی گرامی که زندگی را ساده می بینند و حتی می توانند وزن آن را بر مبنای "چند من" حساب کنند. / مردی که دوست دارد در طلوع با دیگران گفتگو کند/ خانمی که با خط خطی های خود شکلکی خندان طراحی می کند و به زندگی می خندد /مردی که می داند ماهی ها شبها می خوابند، عاشق می شوند و رویای نهنگ شدن را در سر نمی پرورانند
پ.ن: خداوند از حوریان بهشتی عنایت فرماید و الا حساب ما با خود کرام الکاتبینش هست!
مرتضي متولد سال 63 هستم. اينقدر اين روزها مي گويند اي - ميل كه ما گفتيم چرا سي - ميل نداشته باشيم. مي دونيد بعضي وقتا انسان احتياج داره فكرشو بنويسه. ممكنه هيچ كسي اون رو نخونه اما اين فكر فقط توي ذهن گير نكرده و جايي ثبت شده. اين شد كه شد سي ميل.